جدول جو
جدول جو

معنی پیر دومو - جستجوی لغت در جدول جو

پیر دومو
پیری که موهایش سفید و سیاه باشد، دنیا، روز و شب، برای مثال پیر دومویی که شب و روز توست / روز جوانی ادب آموز توست (نظامی۱ - ۴۹)
تصویری از پیر دومو
تصویر پیر دومو
فرهنگ فارسی عمید
پیر دومو
(رِ دُ)
پیر دوموی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیر دوموی
تصویر پیر دوموی
پیر دومو، پیری که موهایش سفید و سیاه باشد، دنیا، روز و شب، برای مثال پیر دومویی که شب و روز توست / روز جوانی ادب آموز توست (نظامی۱ - ۴۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیر دوتا
تصویر پیر دوتا
پیری که پشتش خمیده باشد، پیر خمیده پشت
فرهنگ فارسی عمید
(رِ دُ)
که موی سر وی سپید و سیاه بود، کنایه از دنیا باشد به اعتبار شب و روز. (برهان). استعاره است برای دنیا که به اعتبار شب و روز تشبیه به پیری شده است که موهای سفید وسیاه دارد. (فرهنگ نظام). زمانه که ابلق نیز گویند بواسطۀ روز و شب:
پیر دومویی که شب و روز تست
روز جوانی ادب آموز تست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(رِ دُ)
پیری خمیده پشت، کنایه از آسمان است. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رِ)
سخت پیر. پیری سخت پیر. بسیار سالخورده. بس کهنسال
لغت نامه دهخدا
(یِ دُوْ وُ)
انئاس سیلویوس پیکولومی نی، پاپ مسیحی از 1458 تا 1464 میلادی وی علیه دولت عثمانی تجهیز جنگ صلیبی کرد. عهدنامه هائی با برخی از دول منعقد ساخت و دوک دوبورگنی پادشاه فرانسه را برانگیخت تا خود بمیدان نبرد شتابد. او پیش از رسیدن بمقام کاردینالی دبیر امپراطور فردریک سوم بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا